داستان عجیب ریزوتو

تصویری: داستان عجیب ریزوتو

تصویری: داستان عجیب ریزوتو
تصویری: داستان عجیب انسان هایی که توسط حیوانات و حشی بزرگ شدند! 2024, سپتامبر
داستان عجیب ریزوتو
داستان عجیب ریزوتو
Anonim

برنج در روم باستان شناخته شده بود ، اما فقط برای اهداف دارویی استفاده می شد. با گسترش اسلام در سراسر جهان ، سفر این غذا آغاز شد.

وطن برنج هند ، تایلند و چین است ، اما اعراب نیز پرورش آن را در واحه ها ، باتلاق ها و دشت های سیل آغاز کردند. نمونه اولیه ریزوتو پلو بود - یک غذای معمولی عربی. دستور پخت غذاهای برنج را می توان در کتاب های عربی قرون وسطی یافت. در نظر گرفته می شد که لذیذترین غذاها از برنج با کره ، کره ، روغن و شیر غلیظ تهیه می شوند.

اعراب برنج را به اسپانیا و جزیره سیسیل آوردند. از آنجا ، بازرگانان آن را در بازارها و نمایشگاههای شامپاین توزیع کردند. محبوبیت آن چنان در اروپا رشد کرده است که تقریبا جایگزین سبزیجات شده است. با توجه به این ادعا که نیازهای غذایی به طور مداوم در منطقه لومباردی ایتالیا در حال رشد است ، مناطق عظیمی برای کشت برنج آماده شده است. اعتقاد بر این بود که گیاه قادر به تأمین این نیازها خواهد بود.

چند دهه بعد ، برنج به طور دائم روی میز ایتالیایی نشست. این همچنین از نامه ای از Galeazzo Maria Sforza ونیزی مورخ 27 سپتامبر 1475 قضاوت می شود ، كه در آن او از دوك فرارا خواسته بود كه دوازده كنج برنج تحویل دهد. او برای دیدار با فرستادگان نجیب به غله احتیاج داشت. آشپزهای دوج ونیزی باید غذای نفیس ، مینسترا د ریزو ، که عمدتا از برنج تشکیل می شد را تهیه می کردند. این غذا بعداً به ریزوتو معروف شد.

اولین دستور العمل های ریزوتو در قرن پانزدهم پدیدار شد ، زمانی که یک سرآشپز ناشناس ونیزی در دستور العمل های خود riso in bona manera (برنج به سبک تصفیه شده) نوشت. دستور تهیه آن برای برنج تهیه شده با بادام بود. در ایتالیایی riso به معنای نه تنها برنج بلکه خنده است. این جمله به وجود آمده است که می گوید هرکسی ریزوت بخورد به راحتی می خندد.

داستان عجیب ریزوتو
داستان عجیب ریزوتو

امروزه ، ریزوتو غذایی معمولی از شمال ایتالیا و شهر میلان است. افسانه ای از سال 1574 وجود دارد که درباره ایجاد ریزوتو آلا میلانی می گوید. کلیسای جامع گوتیک Duomo di Milano به تازگی ساخته شده بود و قرار بود شاگردی به نام والریوس شیشه های تزئینی را روی پنجره ها نقاشی کند.

او تصمیم گرفت تا زعفران را به رنگدانه اضافه کند تا رنگ ها افزایش یابد. همه به او خندیدند و او تصمیم گرفت با قرار دادن زعفران در برنجی که برای عروسی استادش آماده شده بود ، برگردد. نتیجه حیرت انگیز بود و دستور العمل به سرعت پخش شد و غذا به نام او نامگذاری شد.

توصیه شده: